دو سه روزی هست که سینههام از بس پر شیرند که شبها از سفتی و فشار آنها از خواب بیدار میشوم!
از هر کدام هم که شیر میدهم، آن یکی اشکش درمیآید.
زندگی وقتی آرام است چشمه شیر جوشان میشود.
بچه وقتی گرسنه است، سینهها زودتر از خودش میفهمند.
و بدن زن چه آفریده "هوشیاری" است...
از هر کدام هم که شیر میدهم، آن یکی اشکش درمیآید.
زندگی وقتی آرام است چشمه شیر جوشان میشود.
بچه وقتی گرسنه است، سینهها زودتر از خودش میفهمند.
و بدن زن چه آفریده "هوشیاری" است...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر