آدمیزاد خیلی بیگناه است.
خیلی بیدفاع است.
به چهره معصوم بچه نگاه میکنم و فکر میکنم همه آدمهای روی زمین -خوبترینها و بدترینها- روزی این شکلی بودهاند.
چطور اساس دنیا بر درد و رنج گذاشته است؟
چطور حوادث دنیا به این سمت میرود که همچین موجودات بیگناه و بیدفاعی اینقدر رنج بکشند؟ اینقدر بار بکشند؟ اینقدر دردشان بیاید؟
ناراحت میشوم وقتی فکر میکنم بچه من هم یکی از میلیاردها میلیارد از همان آدمیزادهای دردمند است که کلکسیونی از رنجها و محنتها در زندگی انتظارش را میکشد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر