خوشبختی که فقط غشوضعفکردن برای پَروپاچه و لبولوچهی بچه نیست؛ خوشبختی گاهی این است که آنقدر خودت را دوست داشته باشی که صبح پا شی، چند تا گوجهفرنگی ریزه (مینییاتوری؟) برای خودت خرد کنی و با یک نوک قاشق کره، توی یک ماهیتابهی کوچک سرخ کنی و دو تا تخممرغ بزنی پاش، نان بربری توی توستر برای خودت گرم کنی، انگار که از تنور الساعه بیرون آمده. آب سیب هم برای خودت بگذاری روی میز و صبحانهت را با ریحان تازه بخوری. تازه در مدت پختن نیمرو، برای غذای ظهر سینه مرغ بگذاری بیرون تا یک غذای اختصاصی هم برای ناهار امروز خودت درست کنی.
راستی آخرین بار کی برای خودم تنها، یک غذای اختصاصی درست کردهم؟
یادم نیست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر