هی دختر
هی عزیزِدل
هی زیباترین
هی خوبترین
هی خندانترین
هی خوشاخلاقترین
هی آرامِ دل
من را میبری به ناکجاآباد؛ وقتی همهی تنت را -از کف پاها تا انگشتای پا تا ساق و تا زانوها تا رانهای چاقالو و تا شکم و دستها و بازوها و گردن و لبها و دماغ و پیشانی-غرق بوسههای مدام میکنم و چشمات را از خوشی میبندی و خندههای بلندت از روی سر روح من میگذرد. مرا میبری به ناکجاآبادها.
هی عزیزِدل
هی زیباترین
هی خوبترین
هی خندانترین
هی خوشاخلاقترین
هی آرامِ دل
من را میبری به ناکجاآباد؛ وقتی همهی تنت را -از کف پاها تا انگشتای پا تا ساق و تا زانوها تا رانهای چاقالو و تا شکم و دستها و بازوها و گردن و لبها و دماغ و پیشانی-غرق بوسههای مدام میکنم و چشمات را از خوشی میبندی و خندههای بلندت از روی سر روح من میگذرد. مرا میبری به ناکجاآبادها.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر