تیش.تیش.تیش گرفته...
دخترک قاهقاه میخندد و لبهاش چههمه باز میشوند به خاطر طنین صدای تیش.تیش.تیش.
قاهقاهش درونم را از شعف تهی میکند و صدای خندههای بلندش است که در درون تهیشدهی من منعکس میشود و میپیچد و میکوبد توی دیوارهای تنم و روحم.
دخترک قاهقاه میخندد و لبهاش چههمه باز میشوند به خاطر طنین صدای تیش.تیش.تیش.
قاهقاهش درونم را از شعف تهی میکند و صدای خندههای بلندش است که در درون تهیشدهی من منعکس میشود و میپیچد و میکوبد توی دیوارهای تنم و روحم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر