۱۳۹۰ تیر ۱۷, جمعه

برابری

دست‌هاش را می‌گذارد روی شانه‌های من و از جاش بلند می‌شود.
آن دو تا دست‌های کوچولو را روی دو تا شانه من.
من نشسته و او ایستاده؛ چشم‌درچشم می‌شویم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر