خوشحال میشود و میخندد. میگوید: بائوووو... بائووووو....بععععع.....بععععع
سیم لپتاپ را که توی دهنش گذاشته از توی دستش درمیآورم. عصبانی میشود. ابروهاش را درهم میکشد و صداش را برای من بالا میبرد و میگوید: بائوووو... بائووووو....بععععع.....بعععع.......بّبَبَبَبَ....
با دستهاش بازی میکند و با آنها حرف میزند. با جدیت و گاهی با بلندترین صوت و صدای ممکن میگوید: بائوووو... بائووووو....بععععع.....بعععع.......بّبَبَبَبَ....
براش آهنگ میگذارم. شروع به آوازخواندن میکند. میخواند: بائوووو... بائووووو....بععععع.....بعععع.......بّبَبَبَبَ....
سیم لپتاپ را که توی دهنش گذاشته از توی دستش درمیآورم. عصبانی میشود. ابروهاش را درهم میکشد و صداش را برای من بالا میبرد و میگوید: بائوووو... بائووووو....بععععع.....بعععع.......بّبَبَبَبَ....
با دستهاش بازی میکند و با آنها حرف میزند. با جدیت و گاهی با بلندترین صوت و صدای ممکن میگوید: بائوووو... بائووووو....بععععع.....بعععع.......بّبَبَبَبَ....
براش آهنگ میگذارم. شروع به آوازخواندن میکند. میخواند: بائوووو... بائووووو....بععععع.....بعععع.......بّبَبَبَبَ....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر