وقتی همه خوابند
عاشقانههای آرام یک تازهمادر
۱۳۹۱ شهریور ۳۰, پنجشنبه
دنیا را در همین لحظه متوقف کنید برای من
روی مبل دراز میکشم که پسر کوچولو را شیر بدهم.
دخترک خودش را میرساند. روی کوسنی که سرم را گذاشتهم تکیه میدهد و دستش را میندازد دور گردنم.
پسر کوچولو کمکم خوابش میبرد.
شانه دخترک را میبوسم. سرش را خم میکند و پیشانی من را میبوسد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر