من دارم از آشپزخانه میآیم بیرون. قمقه آبش را پرت میکند روی زمین. میافتد روی پای من. خم میشوم و میگویم آخ!
میآید دستش را میگذارد روی پیشانیم و میمالد. بعد دو تا دستش را میندازد دور گردنم و بغلم میکند.
میآید دستش را میگذارد روی پیشانیم و میمالد. بعد دو تا دستش را میندازد دور گردنم و بغلم میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر