اخیرا دو تا کتاب خواندهم در دو حوزه مختلف؛ یکی درباره زنی که تربیت چینی را از تربیت غربی بهتر میدانست (که خیلی برای همه کسانی که بچههاشان را دارند در جایی غیر از ایران -بهویژه امریکای شمالی- بزرگ میکنند، توصیه میکنم). و دیگری هم اساسا درباره خاطرهنویسی از غذا (food memoir).
نویسنده اول یک زن چینی و نویسنده دوم یک زن سنگاپوریند. از بس متولد سال ببر بودن مهم بوده است که هر دو این را در عنوان کتاب آوردهند؛ یکی مادر ببر است و آن یکی ببری در آشپزخانه!
این دو بانوی ارجمند توضیح دادهند که متولد سال ببر بودن چطور آنها را طغیانگر، غیرقابلکنترل، لجباز، قوی، و متکیبهنفس کرده است و خلاصه اینکه چهطور همیشه حرف، حرف خودشان بوده است و کسی را آدم حساب نمیکردهند.
باید از همین حالا کلاس بدنسازی و فکرسازی و روحسازی بروم؛ ظاهرا نبردهای تنبهتن بیشماری با دخترک در پیش است.
تازه جهاد اکبر هم میکنم که گوگل نکنم پسر متولد سال اژدهها چطور؟
ای مردم؛
مادر خروس را چه شود با دختر ببر و پسر اژدهها؟
نویسنده اول یک زن چینی و نویسنده دوم یک زن سنگاپوریند. از بس متولد سال ببر بودن مهم بوده است که هر دو این را در عنوان کتاب آوردهند؛ یکی مادر ببر است و آن یکی ببری در آشپزخانه!
این دو بانوی ارجمند توضیح دادهند که متولد سال ببر بودن چطور آنها را طغیانگر، غیرقابلکنترل، لجباز، قوی، و متکیبهنفس کرده است و خلاصه اینکه چهطور همیشه حرف، حرف خودشان بوده است و کسی را آدم حساب نمیکردهند.
باید از همین حالا کلاس بدنسازی و فکرسازی و روحسازی بروم؛ ظاهرا نبردهای تنبهتن بیشماری با دخترک در پیش است.
تازه جهاد اکبر هم میکنم که گوگل نکنم پسر متولد سال اژدهها چطور؟
ای مردم؛
مادر خروس را چه شود با دختر ببر و پسر اژدهها؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر