دیروز پا شد. من و مرد و صندلی در فاصلههای متفاوتی از او بودیم. صندلی از ما دو تا بهش نزدیکتر شد. چهار قدم تند برداشت و خودش را به صندلی رساند و ایستاد.
ما جیغ و خنده و تشویق و داد و بیداد؛ او هم طبق معمول، لبخند آرام و نگاه با طمأنینه به ما.
ما جیغ و خنده و تشویق و داد و بیداد؛ او هم طبق معمول، لبخند آرام و نگاه با طمأنینه به ما.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر