کلی بیسکوئیت ریخته روی زمین، در حالیکه دقیقا ده دقیقه قبل جارو کرده بودم. بهش میگویم دوباره همه جا را که کثیف کردی، باز باید جارو بزنم.
یه اسباببازی دارد که وقتی حرکتش میدهد، گویهای توش با صدای بلند بالا و پایین میپرند. چند وقت پیش که داشتم جاروبرقی میکشیدم، رفته این اسباببازی را آورده و دقیقا کنار من ایستاده و آن را محکم میکشد روی زمین؛ هم شکلش شبیه جاروبرقی است و هم صداش کم از صدای جارو ندارد.
خلاصه وقتی گفتم دوباره باید جارو بکشم، پریده رفته این اسباببازی را آورده و تند تند میکشد به جایی که خرده بیسکوئیت]ها را ریخته است.
یه اسباببازی دارد که وقتی حرکتش میدهد، گویهای توش با صدای بلند بالا و پایین میپرند. چند وقت پیش که داشتم جاروبرقی میکشیدم، رفته این اسباببازی را آورده و دقیقا کنار من ایستاده و آن را محکم میکشد روی زمین؛ هم شکلش شبیه جاروبرقی است و هم صداش کم از صدای جارو ندارد.
خلاصه وقتی گفتم دوباره باید جارو بکشم، پریده رفته این اسباببازی را آورده و تند تند میکشد به جایی که خرده بیسکوئیت]ها را ریخته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر